یكى از شاگردان مكتب اخلاقى و عرفانىِ فرید عصر و حسنه دهر، عارف بىبدیل و موحّد بىنظیر، سید العلماءِ العامِلین أفضل الفقهاءِ و المجتهدین مرحوم آیةالله العظمى حاج سید میرزا على آقاى قاضى قدَّس اللهُ تُربتَه المُنیفة؛ مرحوم سید جلیل و عارف نبیل اهل توحید بحقّ معنى الكلمه حاج سید هاشم موسوىّ حَدّاد أنارَ اللهُ شَابیبَ قبرِهِ الشّریفِ مِن أنوارِه القاهرَةِ القُدسیة مىباشد، كه از قدیمىترین تلامذه آن آیت إلهى محسوب ميشود و از قدرتمندترین شاگردان وى در سلوك راه تجرید و در نور دیدن و پشت سر گذاشتن عالم ملك و ملكوت و نشآتِ تعین، و ورود در عالم جبروت و لاهوت، و اندكاك محض و فناى صرف در ذات احدیت حضرت حقّ جلّ و علا مىباشد. (روح مجرد، ص 11)
مرحوم حاج سید هاشم حداد در سال ۱۳۱۸ هـ. ق در کربلا دیده به جهان گشود. پدر حضرت آقاى حاج سید هاشم نامش سید قاسم بوده است، و با مادر ایشان به نام زینب ازدواج میكند. تولّد پدرشان ایضاً در كربلا بوده است. و امّا جدّشان سید حسن از شیعیان هند بوده است، و در هنگامى كه میان دو طائفه از اهل هند در حدود یكصد و پنجاه سال پیش از این نزاع و جنگى در میگیرد، آقا سید حسن به دست گروه غالب أسیر مىشود.
گروه غالب كه جدّ مرحوم حدّاد سید حسن را اسیر كرده بودند، او را به یك خانواده شیعى ملقّب به افضل خان فروختند و این عائله به كربلا هجرتكرده و با خودشان سید حسن را آوردند. امّا از آنجا كه از وى كراماتى مشاهده كردند، او را از اسارت آزاد نمودند و از رجوع كار به او خوددارى نمودند، و لیكن سید حسن از قبول زیستن بدون عمل و كار در برابر آنها جدّاً إبا كرد. ایشان وى را مخیر ساختند بین چند عمل و او از میان آنها سقّائى را برگزید و گفت: شغل عمویم عبّاس سلام الله علیه است. سید حسن در كربلاى معلّى رحل اقامت مىافكند، و با جدّه حضرت آقا ازدواج میكند كه یكى از فرزندانشان سید قاسم مىباشد كه او فقط سه پسر مىآورد: سید هاشم (كه در آن وقت بواسطه هجومِ . . به كربلا و آب بستن بدان، سید قاسم با عائلهاش از كربلا خارج و به قلعه هندى میروند و سید هاشم در آنجا متولّد مىشود. ) و سید محمود و سید حسین.(روح مجرد، ص 99)